قمارباز

خنک آن قماربازی که بباخت هرچه بودش بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر

قمارباز

خنک آن قماربازی که بباخت هرچه بودش بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر

مکه

 

درمکه که رفتم خیال میکردم دیگر تمام گناهانم پاک شده است غافل از اینکه تمام گناهانم گناه نبوده و تمام درستهایم به نظرم خطا انگاشته و نوشته شده بود

درمکه دیدم خدا چند سالیست که از شهر مکه رفته و انسانها به دور خویش میگردند
...
در مکه دیدم هیچ انسانی به فکر فقیر دوره گرد نیست دوست دارد زود به خدا برسد و گناهان خویش را بزداید غافل از اینکه ان دوره گرد خود خدا بود

درمکه دیدم خدا نیست و چقدر باید دوباره راه طولانی را طی کنم تا به خانه خویش برگردم و درهمان نماز ساده خویش تصور خدارا در کمک به مردم جستجوکنم

آری شاد کردن دل مردم همانا برتر از رفتن به مکه ایست که خدایی در آن نیست

نظرات 1 + ارسال نظر
سودا یکشنبه 25 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:25 ب.ظ http://ranginkaman114.blogfa.com/

سلام شما رفتید مشهد ما یک اهی کشیدیم گفتیم امام رضا پس من چی ؟ امام رضا ع ما رو هم طلبید جاتون خالی
حالا حرف از مکه زدید اومدم بگم خدا منم می خوام وقتی مطلبتون رو خوندم فهمیدم با شاد کردن مردم و یاد خدا بودن اهل خدا میشی و خدا در دلت جا میگیرد و دلت کعبه میشود برای زائران اینم یه جور مکه رفتنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد